hot page

ساخت وبلاگ
واااااااای پسفردا امتحان دارم هیچچچچچچچچچی بلد نیستماصن هییییچ کاری نکردم هیچی نخوندمولی من اساسا به شب امتحان خیلی اعتقاد دارم امیدوارم ایندفه هم کارساز باشه میدونی؟ یه عالمه س یه عالمه نه ها! یه عاااااااااااااااالمههههههههههههه hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 0 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:43

سلااام حالتون چطوره؟! حمله تون مبارک باشه! صد سال به این سالا! ان‌شاءالله حمله نابودیشو ببینی hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 0 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:43

غروب که قدم میزدم، یه دفه سرمو اوردم بالا یه خانومی رو دیدم یاد مامانی افتادم، شبیه مامانی نبود، شبیه دوستاش بود، شایدم واقعا از دوستای مامانی بود. یه دفه دیدم جلوی خونه مامانی ام، یه عالمه خاطره یادم میومد. ازون طرف خیابون رد میشدم، خونه رو نگاش میکردم، که حالا دیگه ازون خونه خوشگل مستقل ویلایی تبدیل به یه آپارتمان درحال ساخت شده. حیف اون خونه نبود؟ ولی چندین سال بود که فقط چند هفته یه بار دورهمی میگرفتیم و به قول بابا و عمو، خونه ای که توش نباشی که بهش برسی خودشو میندازه. خیلی قدیما این محل باغ بابای مامانی بوده و من اون باغو ندیده بودم، خونه ی خیلی بزرگی که اونجا واسه مامانِ مامانی بوده رو هم ندیدم، نسلای بعدی هم اون خونه خوشگل که من از بچگیم یادمه رو نمیبینن. یه بار م...ح... که متوجه شد اون خونه رو خراب کردیم بدجوری گریه ش گرفته بود، منم ناراحت بودم ولی گفتم خب شاید خونه قشنگتری بشه، ولی میگفت نه همون شکلی قشنگ بود من همون شکلی دوست داشتم... خدایی اصلا معلوم نبود خیلی ساله ساخته شده، خیلی هم سرحال بود، ولی خب کسی نبود مدام رسیدگی کنه. سر چهارراه که رسیدم یادم اومد مامانی میگفت بچگیاش اینجای خیابون یه باغ دیگه بود که صاحبش شیر هم میفروخت و میومدن ازش میخریدن. رفتم سمت پارکی که بچگیام میبردنم، مامانی میگفت وقتی بچه بود اون پارک قبرستون ارمنیا بود موقع برگشتن ازون خیابونی اومدم که بچگیام با مامانی راه میرفتیم و قدم به قدم تعریف میکرد که اینجا یه حموم بود اسمش ... بود یه حموم اسمش ... گفتم مامانی چقد حموم بوده!کلی خاطره بازی کردم تو دلم، با مامانی که حالا حدود ۷-۸ ساله که پیشمون نیست. دلم براش تنگ شده، فقط خداروشکر که یه روز دوباره هممون توی یه دنیای دیگه همدیگه رو میبینیم.Ad hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 0 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:43

تجربه گر زندگی پس از زندگی دیشب یه جاییش چقد خودم بود!!!

اونجا که نگران بود تو بهشت شلیل هست یا نه قشنگ خودم بود کامل درکش کردم hot page...

ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:29

سلااام

عید همگی مبارک!

حال همه عالی باشه ان‌شاءالله

از خدا میخوام که امسال سالی باشه که به همه آرزوهاتون برسید بعدش آرزوهای جدید بکنید

[ یکشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳ ] [ ۱۰:۱۷ ق.ظ ] [ ﻣﺮﯾﻢ ] [ ]

hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 17:29

ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺳﻠﺎﻡ
ﻣﻦ : ﻣﺮﯾﻢ

ﺣﺎﻟﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ یا نظری ﺩﺍﺭﯾﺪ برام ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. انتقادا رو نخونده پاک میکنم :))))

hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 13:41

سلامپریروز خااانوادگی رفتیم مصاحبه hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 13:41

سه روز پیش و دیروز وقت ماساژ گرفته بودم، الان پشت شونه هام انقد درد میکنه!

فک کنم ازین بعد اینجا زنگ زدم باید بگم وقت کتک بذارین برام، کتک آرام

زنان سرزمینم چه زوری دارن!!!

حالا معلوم نیست دردش کِی خوب میشه!!!

میخوام برم به بابام بگم!!!

hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 24 اسفند 1402 ساعت: 13:41

زنگ زدم آرایشگاه ببینم کی وقت میشه وقت بگیرم. سمانه گفت خانم ط... یه دکلره داره. خودم دستم خالیه. گفتم پس نصف کارمو میام که زودتر انجام بدم، کار دیگمو فردا میام که خانم ط... انجام بده.چند ساعت بعد وقتم شد رفتم دیدم یکی نشسته کله ش پر از ورق فویل کارمو انجام دادم خانم ط... گفت اگه این زود تموم شد زنگ میزنم بهت گفتم من دارم میرم خرید، ببینیم چجوری میشه. ما رفتیم خریدامونو کردیم رفتیم خونه خوابیدیم.فرداش گفتم موهای اون خانومه چجوری شد؟ گفتن یه شکلاتی قشنگی درومد. و تا ۹ و نیم شب طول کشید!!!!انصافا اونهمه وقت و زحمت حداقل آخرش باید فسفریی، نارنجی مایل به بنفشی چیزی میشد!تازه دو وجبم نمیشد موهاش!من اگه یه وقت بخوام موهامو رنگ کنم فک کنم یه هفته باید برم آرایشگاه بخوابم hot page...ادامه مطلب
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 17:40

ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺳﻠﺎﻡ
ﻣﻦ : ﻣﺮﯾﻢ

ﺣﺎﻟﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ یا نظری ﺩﺍﺭﯾﺪ برام ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ. انتقادا رو نخونده پاک میکنم :))))

hot page...
ما را در سایت hot page دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdisloyaltya بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1402 ساعت: 17:40